- گریزنده یاب (چَ)
آنکه گریزنده را دریابد. مجازاً اسب تیزتک. اسب تندرو که بدنبال فراری رود و او را بگیرد:
همان ترک بیرون زد از صف چو شیر
گریزنده یاب ابلقی تند زیر.
(گرشاسب نامه)
همان ترک بیرون زد از صف چو شیر
گریزنده یاب ابلقی تند زیر.
(گرشاسب نامه)
